پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 119883
بازخواني توصيه‌هاي رهبر انقلاب به دولت‌ها درباره اقتصاد بدون نفت
تاریخ انتشار : 1393/10/01 07:58:18
نمایش : 1275
کاهش شديد قيمت نفت در ماه‌هاي اخير و کسري بودجه ناشي از آن، مشکلاتي را در اجراي بودجه امسال براي دولت به وجود آورده و تنظيم بودجه سال آينده را هم براي مجلس و دولت، پيچيده‌تر کرده است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از مشرق،کاهش شديد قيمت نفت در ماه‌هاي اخير و کسري بودجه ناشي از آن، مشکلاتي را در اجراي بودجه امسال براي دولت به وجود آورده و تنظيم بودجه سال آينده را هم براي مجلس و دولت، پيچيده‌تر کرده است.

آشکار است که دشمنان منطقه‌اي و جهاني انقلاب اسلامي ايران -که طراح توطئه کاهش اخير قيمت نفت هستند- با توجه به اتکاي بالاي بودجه کشورمان به درآمدهاي نفتي، با حربه کاهش قيمت نفت مي‌خواهند فشارها بر ايران را افزايش داده و احتمالا، امتيازاتي از ايران کسب کنند.

بديهي است اگر وابستگي درآمدهاي بودجه‌اي کشورمان به صادرات نفت به سطح حداقلي کاهش يافته بود، اين روزها دشمنان انقلاب با توطئه در بازار جهاني نفت به دنبال کسب امتياز از ايران نبودند.

در حالي که دولت يازدهم با هدف سازگاري با کاهش قيمت نفت، لايحه بودجه سال آينده را با کاهش محسوس اتکا به درآمدهاي نفتي تدوين کرده، هنوز هم اين وابستگي آنچنان بالا هست که کاهش قيمت جهاني نفت،مشکلاتي براي اداره کشور بوجود آورد.

طبيعي است به حداقل رساندن وابستگي بودجه به نفت، هدفي نيست که در کوتاه‌مدت بتوان محقق کرد و از دولت يازدهم انتظار نمي‌رود اين هدف را در لايحه بودجه 1394 برآورده سازد. با اين حال، نگاهي به وقايع دو دهه اخير نشان مي‌دهد دولت‌هاي متوالي از ضرورت چنين هدفي آگاه بوده‌اند، اما همت جهادي در اين راه به خرج نداده‌اند.

اگر 20 سال پيش که رهبر معظم انقلاب اسلامي قطع وابستگي بودجه به درآمدهاي نفتي را به عنوان يک هدف بلندمدت و راهبردي کشور مطرح کردند، دولت وقت و دولت‌هاي بعدي تا دولت فعلي براي اجراي آن کمر همت مي‌بستند، مطمئنا امروز اقتصاد بدون نفت در ايران، حاکم بود و دشمنان انقلاب، اهداف ناکام خود در هماوردهاي سياسي را با دستکاري در قيمت نفت پيگيري نمي‌کردند.

اتفاقا 20 سال پيش که رهبر معظم انقلاب، بحث ضرورت حرکت به سمت اقتصاد بدون نفت را مطرح کردند، يکي از دلايل اين هدف را هم‌دستي خائنانه برخي کشورهاي توليدکننده نفت با کشورهاي غربيِ مصرف‌کننده نفت، خواندند؛ يعني درست همان وضعيتي که اين روزها کشورهاي عربي خليج فارس با هم‌دستي آمريکا بر سر قيمت نفت آورده‌اند تا شکست‌هاي سياسي خود در منطقه را با فشار قيمت نفت -ولو ناچيز- ‌جبران کنند.
 

 

دولت وقت

تاريخ

توصيه رهبري

دولت رفسنجاني

28 دي 1375

من يک‌وقت عرض مي‌کردم که اگر يک روز نفت منطقه خاورميانه تمام شود- که ممکن هم هست چنان روزي پيش آيد- دولت‌ها بايد به فکر باشند. اينکه ما اين قدر روي اقتصاد بدون نفت تکيه مي‌کنيم و اصرار داريم که هرچه ممکن است، درآمد کشور را از نفت به درآمدهاي ديگر ببريم، به همين خاطر است... آن روزي که آن‌ها نفت داشته باشند و کشوري مثل ما العياذُ باللّه نفت نداشته باشد و بخواهد از آن‌ها نفت بخرد- که اميدوارم چنين روزي پيش نيايد- آن‌ها بابت هر شيشه نفتي که به ما بدهند، ده برابر قيمت يک بشکه نفت از ما پول خواهند گرفت! آن‌ها به ما نفت مي‌دهند؟ کساني که جلوِ چشمشان، ملت‌ها از گرسنگي مي‌ميرند، ولي گندمشان را در دريا مي‌ريزند و به ملت‌هاي گرسنه نمي‌دهند، براي اينکه قيمت گندم پايين نيايد، به کسي نفت خواهند داد؟!

4 فروردين 1375

من يک نگراني مختصري دارم- که مربوط به امروز هم نيست؛ سال‌هاست که اين نگراني را دارم- و آن اين است که بايد اقتصاد ملت ايران از نفت جدا شود. اين مسئله را اخيراً به دولت خدمتگزار ابلاغ کرده‌ايم که برايش برنامه‌ريزي کند و در حال برنامه‌ريزي است و کارهايي هم انجام داده است. ما بايد کاري کنيم که ملت و دولت ايران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متأسفانه، امروز در دنيا نفت به سياست‌هاي بين‌المللي، کمپاني‌ها و غارتگران بزرگ و جهان‌خواران و مستکبران وابسته است. در حقيقت، نفت در مشت آن‌هاست. هرگاه بخواهند، قيمتش را پايين مي‌آورند، توليد را کم يا زياد دور مي‌کنند، يکي را از دور خارج يا وارد دورْ مي‌کنند! نفت مال ماست؛ اما سياستش در دست ديگران است! چنين سرمايه‌اي مايه دردسر است. البته دولت ما امروز حدّ اکثر استفاده را از نفت مي‌کند و بايد هم بکند؛ اما بايد کاري کند که بتواند روزي به دنيا اعلام نمايد که از امروز تا شش ماه ديگر تا يک سال يا چهل روز ديگر، مي‌خواهيم درِ چاه‌هاي نفت را ببندم. مي‌خواهم يک قطره نفت صادر نکنم. دولت بايد بتواند تصميم بگيرد. بايد به نفت احتياج نداشته باشد.... ممکن است اين طرح در مدت يک سال، دو سال، سه سال يا پنج سال نتيجه بدهد. اگر به فضل پروردگار، چنين شود، بسياري از مشکلات اين کشور کاهش پيدا خواهد کرد.

 

13 ارديبهشت 1373

آرزوي واقعي من- که البته ممکن است به اين زودي‌ها قابل تحقّق نباشد- اين است که ما درِ چاه‌هاي نفت را ببنديم و اقتصاد خود را بر اساس کالاها و محصولات غيرنفتي بنياد نهيم؛ يعني فرض کنيم اين کشور، کالايي به نام نفت ندارد.

1 فروردين 1373

ن يک وقت خطاب به بعضي از سياسيوني که در کشورهاي ديگر توليدکننده فعّال نفت هستند، نکته و سؤالي مطرح کردم و گفتم: «ما امروز نفت داريم. کشورهاي حاشيه خليج فارس، بعضي کشورهاي آفريقايي و بعضي کشورهاي آسيايي هم نفت توليد مي‌کنند. اين نفتِ گران‌قيمت را به قيمت‌هاي ارزان و به بشکه‌اي چندين برابر کمتر از قيمت حقيقي آن، از اين‌ها مي‌خرند. اين کشورها هم چون به پولِ فروشِ نفت احتياج دارند، بالاجبار آن را با قيمت پايين مي‌فروشند. آنگاه مستکبرين مي‌روند و از اين نفت، حداکثر استفاده را مي‌کنند.» سؤالي که مطرح کردم اين بود. گفتم: «حالا فرض کنيد به جاي کشورهاي عربستان، ايران، اندونزي، امارات، کويت و غيره و غيره، نفت در اختيار امريکا و انگليس و ايتاليا و بعضي کشورهاي ديگر اروپايي بود و ما مي‌خواستيم از آن‌ها نفت بخريم. شما را به خدا، حاضر بودند حتي يک قطره نفت به ما بدهند؟! اگر شما مي‌خواستيد يک بشکه نفت از آن‌ها بگيريد، صد گونه شرط و شروط مي‌گذاشتند و بعد هم به هر قيمتي که دلشان مي‌خواست، آن را به شما مي‌دادند! امروز همان نفت، يعني همان مايع ذي‌قيمت را، با استفاده از خيانت بعضي از دولت‌هاي توليدکننده نفت که دستشان در دست آن‌هاست، به کمترين قيمت ممکن مي‌خرند و در واقع غارت مي‌کنند و مي‌برند و از آن، همه اساس مدنيّت صنعتي کنوني را بر پا مي‌دارند. روشنايي‌شان از نفت ماست؛ گرمايشان از نفت ماست؛ حرکتشان از نفت ماست؛ کارخانه و مصنوعاتشان هم از نفت ماست!»

 

20 تير 1370

اين خلع سلاح، به هر شکلي که مطرح بشود، قابل قبول ملتها نيست. اگر بگويند که همه‌ي کشورهاي نفت‌خيز منطقه‌ي خاورميانه سلاح نداشته باشند، معنايش آن است که اين نقطه‌ي ثروتمند، در مقابل قدرتمندان بکلي تهيدست و مخلوع‌السلاح بشود؛ روي اوپک اثر بگذارند، نفت را بالا ببرند و پايين بياورند و در وقتي که اراده ميکنند، کسي جرأت نکند که يک قطره نفت را از آنها منع بکند. اصلاً اين چيزي است که اگر بخواهند آن را عمل بکنند، هر واسطه و عاملي را بياورند، بين او و ملتها فاصله انداخته‌اند و از طرف ملتها قبول نخواهد شد. اين سياست، سياست موفقي نخواهد بود. از طرف ديگر، اگر بخواهند همين را که حقيقت امر و نهايت کار است - يعني محاصره و فشار بر جمهوري اسلامي - عمل کنند، باز هم قادر نخواهند بود.

24 خرداد 1368 (يک ماه قبل از تشکيل دولت رفسنجاني)

من برخلاف بعضي از تحليل‌ها، احتمال مي‌دهم که دشمن براي اين‌که مردم را از ادامه‌ي اين راه و اين حضور مأيوس و پشيمان کند، حتي مشکلات جديد اقتصادي را بر ما تحميل نمايد. هيچ بعيد نيست مشکلاتي را براي فروش نفت، تهيه‌ي مواد اوليه و کالاهاي ضروري به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زياد کند. دولت و مجلس و مسئولان بايد دست به دست هم دهند و بهترين راه‌ها و موفق‌ترين شيوه‌ها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادي مردم کم شود

 

 

 

 


سهم 4 دولت از توصيه‌هاي رهبري درباره اقتصاد بدون نفت
سهم 4 دولت از توصيه‌هاي رهبري درباره اقتصاد بدون نفت


 

 

 

 

 

 

 

دولت وقت

تاريخ سخنان

توصيه رهبري

دولت احمدي‌نژاد

1 فروردين 1392

اقتصاد ما دچار اين اشکال است که وابسته به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنيم؛ دولت‌هاي ما در برنامه‌هاي اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتي که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاري کنيد که ما هر وقت اراده کرديم، بتوانيم درِ چاه‌هاي نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر مي‌شود؟! بله مي‌شود؛ بايد دنبال کرد، بايد اقدام کرد، بايد برنامه‌ريزي کرد. وقتي برنامه اقتصادي يک کشور به يک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روي آن نقطه خاص تمرکز پيدا مي‌کنند.

3 مرداد 1391

کاهش وابستگي به نفت يکي ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتي است. اين وابستگي، ميراث شوم صدساله ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنيم و تلاش کنيم نفت را با فعاليت‌هاي اقتصاديِ درآمدزاي ديگري جايگزين کنيم، بزرگ‌ترين حرکت مهم را در زمينه اقتصاد انجام داده‌ايم. امروز صنايع دانش‌بنيان از جمله کارهايي است که مي‌تواند اين خلأ را تا ميزان زيادي پر کند. ظرفيت‌هاي گوناگوني در کشور وجود دارد که مي‌تواند اين خلأ را پر کند. همت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اين که هرچه ممکن است، وابستگي خودمان را کم کنيم.

26 مرداد 1390

ما بايد به اينجا برسيم و بتوانيم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بي‌نياز کنيم. يکي از بزرگ‌ترين بليات اقتصاد ما و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بليات عمومي کشور، وابستگي ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از اين گفتم - البته آن وقت مسئولين دولتي از اين حرف هيچ استقبال نکردند - ما بايد به جايي برسيم که اگر يک روزي به خاطر قضاياي سياسي، اقتضائات سياسي، يا اقتضائات اقتصادي در دنيا، اراده کرديم که صادرات خودمان را مثلاً براي مدت پانزده روز يا يک ماه متوقف کنيم، بتوانيم. شما ببينيد اين کار چه قدرت عظيمي را براي يک کشور توليدکننده نفت به وجود مي‌آورد که يک وقت اگر اراده کرد، بگويد آقا من از امروز تا بيست روز نفت صادر نمي‌کنم. ببينيد چه حادثه‌اي در دنيا به وجود مي‌آيد. امروز ما نمي‌توانيم اين کار را بکنيم، چون به اين درآمد احتياج داريم. اگر يک روزي اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بريده شود، اين توان را ملت ايران و نظام اسلامي در ايران به دست خواهد آورد؛ که تأثيرگذاري‌اش در دنيا فوق‌العاده است. ما بايد به اينجا برسيم. خب، اين حمايت مي‌خواهد؛ بايد از صادرات حمايت بشود.

1 فروردين 1390

بودجه کشور ما متأسفانه از ده‌ها سال پيش به اين طرف، وابسته به نفت است. اين روش را همه اقتصاددان‌هاي دلسوز رد مي‌کنند؛ اين روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ اين شيوه غلطي است. من سال‌ها پيش اين را گفتم که يکي از آرزوهاي من اين است که يک روزي ما بتوانيم کشور را جوري اداره کنيم که حتّي اگر لازم بود، يک قطره نفت هم صادر نکنيم و کشور اداره شود. اين چيزي است که تا امروز پيش نيامده است. البته کار آساني هم نيست، کار بسيار مشکلي است.

15 آذر 1388

غربي‌ها امروز که نفت مال ماست، از زمين ما نفت استخراج مي‌شود و به آن‌ها داده مي‌شود، دارند براي همين نفت به ما زور ميگويند! - امروز اين نفتي که از چاه‌هاي اين منطقه بيرون مي‌آيد، سودش براي دولت‌هاي غربي از سودش براي کشورهاي نفت‌خيز بيشتر است! - امروزي که نفت مال ماست، در اختيار ماست، دست ماست، زورگويي مي‌کنند، فردا که ما بخواهيم انرژي هسته‌اي را از خود آن‌ها بگيريم، شما ببينيد چه بر سر ملت‌ها مي‌آيد. نظام جمهوري اسلامي فکرِ آن روز را مي‌کند.

21 دي 1387

تغيير نگاه به نفت و گاز و درآمدهاي حاصل از آن، از منبع تأمين بودجه عمومي به «منابع و سرمايه‌هاي زاينده اقتصادي» و ايجاد صندوق توسعه ملي با تصويب اساسنامه آن در مجلس شوراي اسلامي در سال اول برنامه پنجم و برنامه‌ريزي براي استفاده از مزيت نسبي نفت و گاز در زنجيره صنعتي و خدماتي و پايين‌دستي وابسته بدان.... قطع وابستگي هزينه‌هاي جاري دولت به درآمدهاي نفت و گاز تا پايان برنامه. (ابلاغ سياست‌هاي کلي برنامه پنجم توسعه)

5 شهريور 1387

آن روزي که ما بتوانيم درآمد کشور را از راه دانشمان به دست بياوريم و درِ چاه‌هاي نفت را پلمب کنيم، آن روز براي ما روز خوبي است. امروز ما داريم از ذخايرمان مي‌خوريم. بيشتر بودجه کشور از نفت است. نفت ذخيره ماست. گنجينه‌مان را داريم تخليه مي‌کنيم؛ از روي ناچاري. بايد روزي برسد که اين ملت بتواند از دانش خود ثروت توليد کند. آن وقت خودِ آن ثروت به پيشرفت دانش کمک خواهد کرد.

8 آذر 1386

ما امروز داريم فکر روزي را مي‌کنيم که کشور ما نفت نداشته باشد؛ انرژي، انرژيِ بدون نفت. کشوري که نفت ندارد، شايد در منابع دنيا هم نفت باقي نماند. دنيا دارد فکر انرژي آن روز را مي‌کند. ما هم با اين دردسر‌هايي که ملاحظه مي‌کنيد، ايستاده‌ايم براي اينکه آن آينده را، امروز تأمين کنيم. اگر نکنيم، آن روزي که نفت تمام مي‌شود، ما نيستيم، اما اثر سوء اين عمل ما آن روز خواهد بود. ما مسئول خواهيم بود.

28 بهمن 1385

اگر همين نفت - فعلاً انرژي کنوني ما نفت و گاز است - که در اختيار کشور ما و کشورهاي اين منطقه خليج فارس هست، در دست ديگران بود و بنا بود آن‌ها به ما بدهند، من بارها گفته‌ام که نه بشکه‌اي، هر بطري‌اش را گران‌تر از قيمتي که ما امروز به آن‌ها يک بشکه را مي‌فروشيم، به ما مي‌فروختند؛ با هزار تحميل. آن‌ها مي‌خواهند فردا که نفتي وجود نداشت در دنيا - نفت که تا ابد نمي‌ماند، تمام مي‌شود - اختيار انرژي در دست آن‌ها باشد. ملت‌هايي که مي‌توانند خودشان توليدِ انرژي کنند، نکنند؛ اين را مي‌خواهند، دنبال اين‌اند.

29 خرداد 1385

ما اين درآمد را که از طريق نفت به دست مي‌آوريم، صرف مسائل روزمره زندگي مي‌کنيم؛ اين، معني ندارد؛ بايست اين‌ها با محاسبه صحيح انجام بگيرد. ما اين نفت را ضايع مي‌کنيم؛ البته اين، کارِ امروز و ديروز نيست؛ ده‌ها سال است که بناي اقتصاد و پيشرفت کشور روي اين روش گذاشته شده است و يک شبه هم نمي‌شود آن را عوض کرد. من ده، دوازده سال پيش به مسئولان آن روز گفتم آن روزي انسان در قضيه نفت احساس رضايت مي‌کند که کشور قادر باشد با اختيار خودش اعلام کند که من مصلحت مي‌دانم امروز توليدم را فلان قدر کم کنم؛ امروز سر فلان تعداد چاه کشور را طبق مصلحت کشور مي‌خواهم ببندم؛ امروز مي‌خواهم صادرات نفتم را اين قدر کم کنم و نفت را در کارهاي غير سوخت مصرف کنم - سوخت، بدترين استفاده از نفت است و دنيا الي‌ماشاءاللَّه استفاده‌هاي بهتر از سوخت نفت را کشف مي‌کند و پيش مي‌رود - آن روز ما مي‌توانيم خوشحال باشيم و به نفت خشنود باشيم.

1 فروردين 1385

نفت يک منبع تمام شدني و تجديدناپذير است. نفت تا ابد که باقي نمي‌ماند؛ اگر اين‌طور که امروز مصرف مي‌شود، مصرف شود تا بيست سال، بيست‌وپنج سال ديگر نفت ملت ايران تمام خواهد شد. دنيا به جاي نفت به سراغ انرژي‌هاي جايگزين رفته است که از همه مهم‌تر و قابل اطمينان‌تر، انرژي هسته‌اي است... اگر اين نفتي که امروز در اختيار ماست، در اختيار اروپا و امريکا بود، ما براي هر بشکه‌اش بايد در مقابل آن‌ها سجده مي‌کرديم تا يک بشکه نفت به ما بدهند؛ مگر مي‌دادند؟!

28 مرداد 1384

ما مي‌خواهيم منابع تجديدناپذيرمان براي نسل‌هاي ديگر بماند. اين‌طور نباشد که بيست سال ديگر، بيست‌وپنج سال ديگر، اين کشور نفت نداشته باشد؛ مجبور باشيم نفت خود را از امريکا يا از عوامل امريکا بخريم. ما مي‌خواهيم جايگزين نفت داشته باشيم و آن، انرژي هسته‌اي است

 

 

دولت وقت

تاريخ سخنان

توصيه رهبري

دولت روحاني

6 شهريور 1392

در زمينه اقتصاد هم اين آن چيزي است که به ما کمک اساسي خواهد کرد؛ يعني اگر ما توانستيم کار علمي را پيش ببريم و علم را اقتصادي کنيم - که حالا اشاره خواهم کرد - قطعاً در زمينه اقتصاد از فروش نفت و از خام‌فروشي‌هايي که داريم و مانند اين‌ها، براي ما بسيار پر صرفه‌تر خواهد بود.

14 شهريور 1392

امروز شما ملاحظه کنيد، وقتي روي نفتِ ما فشار مي‌آورند، ما دچار مشکل مي‌شويم، اين ناشي از چيست؟ ناشي از اين است که ما تکيه‌مان را به نفت از بعد از دوره جنگ و پايان جنگ تا امروز، نتوانستيم کم کنيم، اگر ما تکيه‌مان را به نفت کم مي‌کرديم، فشار بر روي نفت اين‌قدر براي ما سخت تمام نمي‌شد.

30 بهمن 1392

افزايش سالانه سهم صندوق توسعه ملي از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگي بودجه به نفت. (ابلاغ سياست‌هاي کلي «اقتصاد مقاومتي»)

20 اسفند 1392

نکته هفتم [از مؤلفه‌هاي سياست‌هاي مقاومتي]، کاهش وابستگي به نفت است؛ يکي از سخت‌ترين آسيب‌هاي اقتصادي ما همين وابستگي به نفت است. اين نعمت بزرگ خدادادي براي کشور ما در طول ده‌ها سال مايه فروريختگي‌هاي اقتصادي و فروريختگي‌هاي سياسي و اجتماعي شد؛ بايد ما يک فکر اساسي بکنيم. ما نمي‌گوييم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکيه ما بر استفاده حداقلي از فروش نفت خام است؛ نفت را مي‌توان به‌صورت فرآورده در اختيار گذاشت؛ که در اين سياست‌ها ديده شده. يک کار اساسي و مهمي که بايد انجام بگيرد اين است؛ اين همت بلندي لازم دارد که ما در بند سيزده اين سياست‌ها به اين پرداختيم و جداً بايد اين بند عملياتي بشود.

 

30 مهر 1393

وقتي قرار شد که ما اين ثروت ذخيره تاريخي خودمان را از زيرِ زمين بکشيم بيرون، مدام خام‌فروشي کنيم، به حالت «بچّه‌پول‌داري ملّي» - اين‌جوري بگوييم؛ مثل بچّه‌پول‌دارها که قدر پول را نمي‌دانند، هرجور دستشان بيايد خرج مي‌کنند - کشور را بخواهيم اداره کنيم، آنجا نه نخبه شناسايي مي‌شود، نه به نخبه احساس احتياج مي‌شود، نه نخبه مي‌تواند نقش ايفا کند. نتيجه هم همين مي‌شود که سرنوشت کشور مي‌افتد دست آن کساني که سياست‌گذاران کلانِ دنياي نفت و منابع زيرزميني‌اند. امروز اين‌جور است: سياست آن‌ها اين است که يک روز قيمت نفت تنزّل پيدا کند؛ ناگهان شما مي‌بينيد ۲۰ دلار قيمت نفت تنزّل پيدا کرد؛ تا ديروز مثلاً ۱۰۵ دلار ميفروختند، حالا بايد ۸۵ دلار بفروشند؛ اين‌ها سياست‌هاي جهاني است. کشوري که اقتصاد خودش را بسپرد دست سياست‌گذاران و طرّاحان و برنامه‌ريزانِ خارج از محدوده مصالح او، حال آينده آن کشور معلوم است.

 

انتهاي پيام/م

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html